هزینه تولید محتوا: یک زبان مشترک بین کارفرما و نویسنده

هزینه تولید محتوا

فهرست مطالب

این روزها که بازاریابی محتوایی طرفداران زیادی دارد، یکی از سوال‌هایی که برای کافرماها پیش می‌آید این می باشد که هزینه تولید محتوا چقدر است؟ آیا نرخ تولید محتوا ثابت می باشد یا عوامل مختلف و متفاوتی روی آن اثر می‌گذارد؟ کارفرماها چه تصوری از تولید محتوا دارند که بر اساس آن قیمت‌گذاری کنند؟ ما در این مقاله یک راهی به دنیای تولید محتوا باز کرده ایم و نشان می‌دهیم که تعیین کردن تعرفه تولید محتوا به این سادگی ها نیست.البته چیز عجیب و غریبی هم نیست که نتوانیم در موردش به توافق برسیم. ما تا اهمیت تولید محتوا را ندانیم، ارزش آن به چشم نمی آید.

 

تولید محتوا دقیقاً چه اهمیتی دارد؟

تولید محتوا دقیقاً چه اهمیتی دارد؟

 

با یک مثال توضیح می دهیم؛ اگر می‌توانستیم به زمان عقب برگردیم و یک تکه یاقوت به اندازه سیب را به انسان‌های اولیه بدهیم، به نظر شما چقدر ارزش برایشان داشت؟ آیا آن‌ها هم مثل ما می‌دانستند که ارزش مادی این سنگ بسیار زیاد می باشد؟ احتمالا خیر. چرا نه؟ چون اهمیت و ارزش آن سنگ برایشان شفاف نبوده. منظور این است که تا اهمیت و ارزش تولید محتوا را ندانیم قطعاً سر قیمت‌گذاری و تعرفه‌های آن هم ایده درستی نخواهیم داشت.

وقتی دنبال یک جوابی برای یک سوال میگردیم، یکی از کارهایی که معمولا انجام میدهیم این است که سوال خود را از گوگل (یا هر موتور جستجوگر دیگری) می‌پرسیم و به محض اینکه دکمه سرچ یا اینتر را می‌زنیم، با یک حجم زیادی لینک و عکس و خبر و… رو به رو می شویم. تمام مواردی که گوگل برای ما فهرست می‌کند محتوا می باشد؛ پس ما چه بخواهیم چه نه، هر روز مقداری محتوا مصرف می‌کنیم. در دنیای مارکتینگ، تولید محتوا یکی از روش‌های بازاریابی رُبایشی می باشد که با کمک کردن به مخاطبان و جواب دادن به سوال‌های افراد، آن ها را کم‌کم به مشتری تبدیل می‌کند. مواردی که در زیر آورده‌ شده است، نتایج تحقیقاتی می باشند که در سال‌های اخیر در مورد بازاریابی محتوایی و هزینه تولید محتوا انجام شده است:

بازاریابی محتوایی نسبت به روش‌های سنتی بازاریابی، سه برابر سرنخ بیشتری ایجاد می‌کند ۶۲درصد هزینه کمتری تولید می‌کندکسب و کارهای کوچک و متوسط (SMBs) که از بازاریابی محتوایی استفاده می‌کنند و نسبت به سایر کسب و کارها، ۱۲۶% سرنخ بیشتری به دست می‌آوردحدودا ۶۱% از خریدهای آنلاین از طریق انتشار مقاله‌های مرتبط و مفید در وبلاگ‌ها انجام می‌گیرد. شرکت‌هایی که بیشتر از ۱۶ مقاله در ماه در وبلاگ‌ خود منتشر می‌کنند نسبت به شرکت‌هایی که کمتر از چهار مقاله منتشر می‌کنند، سه و نیم برابر ترافیک و ورودی بیشتری می‌گیرند.
می‌بینید که هزینه تولید محتوا در برابر نتایجی که در بر دارد واقعاً ناچیز می باشد؛ البته تأکید کنم که این نتایج را هر نوع محتوایی برای شما ایجاد نمی‌کند، زیرا باید محتوایی تولید کنید که به درد مخاطب بخورد. این مقاله می‌تواند کمک بزرگی به شما بکند که : چگونه با تدوین استراتژی محتوا سایت خود را تکان دهیم؟

 

خیلی از کارفرماها تصور درستی از فرایند تولید محتوا ندارند، یعنی چه؟

یعنی اینکه فکر می‌کنند تولید محتوا تفاوت زیادی با انشاهایی که در دوران مدرسه می‌نوشتیم ندارد؛ دلیل این که قیمت مدنظر کارفرما با قیمت کارشناس محتوا فرق دارد این است که کارفرماها معمولاً محصول نهاییِ تولیدکننده محتوا را می‌بینند؛ یک مقاله چند صد تا چند هزار کلمه‌ای با چند عدد لینک و عکس و… .

محتوای نهایی که کاربر در عرض چند دقیقه روی وب‌سایت می‌خواند مانند فیلمی می باشد که در چند ساعت می‌بینیم و تمام می‌شود، اما ساختن این فیلم شاید ماه‌ها و حتی سال‌ها زمان برده باشد.منظورم از توضیح دادن همه این‌ها، این است که کاری کنیم که کارفرماها قبل از تعیین هزینه تولید محتوا با کارشناس تولید محتوا، بدانند که دقیقاً برای چه چیزی می‌خواهند هزینه کنند و آیا مبلغی که پیشنهاد می‌کنند با میزان کاری که می‌خواهند انجام دهند، همخوانی دارد یا نه.

 

تحقیق سئو

اینکه مخاطب چه سوال‌هایی میتواند داشته باشد از طرف کارفرما تعیین می‌شود. یعنی اینکه مشخص می‌کند که چه موضوع‌هایی روی وبلاگ به عنوان مقاله باید منتشر شوند. اما اینکه این سوال‌ها با چه عنوان و ادبیاتی جستجو می‌شوند و با استفاده از کدام کلمات و عبارات می‌توانیم بیشترین ورودی را از این موضوع گرفت یکی از کارهای اساسی نویسنده محتوا می باشد که روی تعیین هزینه محتوا هم اثر گذار می باشد.

این بخش از کار را بیشتر با عنوان «تحقیق کلمات کلیدی» می‌شناسیم، اما یک تولیدکننده محتوای حرفه‌ای فقط به یک سری کلمات اکتفا نمی‌کند و به دنبال عبارات و سوالات کلیدی می‌رود تا بتواند از آن در متنی که می‌نویسد استفاده کند. یک محتوانویس حرفه‌ای بین کلمات کلیدی اصلی و فرعی تفاوت میگذارد و بعد از استفاده از ابزارهای درست، مواردی را انتخاب می‌کند که یک تناسبی بین میزان جستجوی ماهانه و سختیِ کلمه کلیدی داشته باشد.

این مورد را با یک مثال توضیح میدهیم:

مثلا عبارت کلیدی «هزینه تولید محتوا» در ماه به صورت میانگین ۱۲۰ بار جستجو می‌شود و سختیِ آن حدودا ۵۰ بار می باشد. (سختی در حقیقت میزان رقابتی می باشد که روی این کلمه ها وجود دارد. هر چه این عدد بیشتر باشد، به دست آوردن رتبه بهتر در گوگل با این کلمه سخت‌تر خواهد بود.) از طرف دیگر، عبارت کلیدی «قیمت تولید محتوا» در ماه حدودا ۱۰۰ بار جستجو می‌شود و سختی آن مثلا ۲۰ بار است. در چنین موقعیتی، کارشناس تولید محتوا باید قضاوت درستی داشته باشد تا عبارت دوم (یعنی قیمت را) به عنوان کلمه کلیدی اصلی و دیگری را به عنوان فرعی قرار دهد. همین کارها و بررسی‌های ریز که ظاهراً کم‌اهمیت می باشد در طولانی مدت، یک شکاف بزرگ بین شما و رقیب‌های شما ایجاد می‌کند. نویسنده مجبور است این اطلاعات را با تجربه، آزمون و خطا به دست بیاورد و برای هر متن بررسی جداگانه‌ای بکند.

بعضی موقع ها یک کارفرما دنبال یک تولیدکننده محتوا می باشد تا فقط چند مقاله بنویسد و تمام؛ اما در سایر موارد، کارفرما دنبال نویسنده‌ای می باشد که صفر تا صد بلاگ را دست بگیرد و حتی به عنوان ناظر یا سرپرست، با چند نویسنده دیگر هم کار بکند.

در حالت دوم، وظایفی که به عهده نویسنده می باشد فقط نوشتن نیست. نویسنده باید بتواند یک سری موضوعاتی که از کارفرما گرفته را با یک استراتژی منظم کنار هم قرار بدهد تا مقاله مادر و مقاله‌های کمکی به همراه لینک‌ها تنظیم شود که هر کدام از این مقاله‌ها به صورت مجزا به تحقیق کلمات کلیدی و لینک‌سازی نیاز دارد.

بعد از اینکه ساختار کلی وبلاگ و موضوعات نهایی شد، کارشناس محتوا باید تقویم انتشار را هم تدوین کند؛ یعنی باید مشخص کند که هر مقاله در چه تاریخ و ساعتی منتشر شود که بیشترین بازدید را داشته باشد که این مورد مخصوصا در شبکه‌های جتماعی اهمیت بیشتری دارد. حتی اگر شما هم تولیدکننده محتوا نباشید، الان کم و بیش می‌دانید که این کار چه فوت و فن هایی دارد و چه چیزهایی برای کارشناس چالش برانگیز است. وقتی این موارد را میدانیم، میتواینم در حین تعیین هزینه تولید محتوا با کارشناس، کمی منصفانه‌تر با او طی کنیم.

 

قدم‌های نهایی: نوشتار و ویراستاری

 

یکی دیگر از تفاوت‌های اساسی که محتوای حرفه‌ای با «انشا!» دارد این می باشد که این محتوا باید بتواند کاربر را به سرنخ و سرنخ را به مشتری تبدیل کند و به عبارت دیگر، بفروشد.پس برای اینکه این نتیجه را بگیریم، طبیعی است که زمان و انرژی زیادی باید برای آن صرف کرد. کسی که می‌خواهد به اصطلاح دست به قلم شود و محتوا بنویسد، باید پرسونای مخاطب را مد نظر داشته باشد. یعنی اینکه بداند دقیقاً برای چه کسی می‌نویسد و چه ادبیاتی می‌تواند این گروه از مخاطبان را جذب کند.

مثلاً اگر مخاطب شما کسب و کارها باشند، لحن نوشته متفاوت با زمانی است که مخاطبین محتوا نوجوانان و جوانان می باشند. علاوه بر این باید هر طوری که شده، مختصر، جذاب و درگیرکننده بنویسد، زیرا در نهایت، مخاطب مجبور نیست که این مطلب را بخواند. پس باید دلیل خوبی برای انجام این کار داشته باشد،سپس نوبت به ویرایش نهایی می رسد.

گاهی مواقع پیش می‌آید که نوشتن یک مطلب دو ساعت و ویرایش کردن آن بیش از پنج ساعت زمان می‌برد. البته در دنیای محتوانویس‌های حرفه‌ای، ویرایش کردن فقط به معنی پیدا کردن غلط‌های املایی و علائم نگارشی نمی باشد؛ نویسنده‌ها ممکن است که مقدمه‌ مقاله و هر تیتر را بارها عوض کنند و وقتی می‌خواهند عنوان سئو و دیسکریپشن مطلب را بنویسند سعی می‌کنند در عین مختصر بودن،یک دید کامل از مقاله بدهند و کلمات کلیدی خوبی هم استفاده کنند! وقتی شما موضوعی را در گوگل جستجو میکنید و عنوان لینک‌ها را نگاه می‌کنید، شاید به این موارد دقت نمی‌کنید، اما همه این‌ها بخشی از کارهایی هستند که نویسنده باید انجام بدهد و قطعاً روی هزینه تولید محتوا نیز اثر می‌گذارد.

 

معمولاً کارفرمایان نیروهای خود را با یکی از دو روش زیر استخدام می‌کنند:

حقوق ثابت

در این نوع توافق، کارفرما موظف است که در روز خاصی از ماه (معمولا اول یا آخر هر ماه) یک مبلغ ثابتی به عنوان حقوق به نویسنده بدهد و به ازای آن، نویسنده موظف می‌شود که در طول روز، مدت زمان خاصی را برای کارش اختصاص بدهد.میزان حقوقی که توافق می‌شود به عوامل مختلفی مانند ابعاد شرکت، تجربه و رزومه کاری نویسنده، حجم کاری، شرایط کاری و… بستگی دارد.

 

دستمزد به ازای کلمه

اخیرا این نوع از استخدام رایج‌تر شده است. در اینجا کارفرما و نویسنده توافق می‌کنند که به ازای هر کلمه، چه مقدار پرداخت شود و موارد زیادی روی این مورد تأثیر می‌گذارند. مثلا اینکه نویسنده قرار است به چه زبانی تولید محتوا کند؟ فارسی؟ انگلیسی یا یک زبان دیگر، آیا تأمین کردن عکس‌های مطلب به عهده نویسنده است یا خیر؟ عکس‌هایی که تأمین می‌کند باید با نرم‌افزارهای بصری (مانند فتوشاپ) شخصی‌سازی شوند یا خیر؟ بارگذاری مطلب روی وب‌سایت یا پلتفرم به عهده کارفرما می باشد یا نویسنده؟ هر پروژه‌ یا موضوعی که به نویسنده داده می‌شود چه مقدر زمان می برد؟ این مورد را در نظر داشته باشید که اگر کار با فتوشاپ را بلد باشید، هم یک مهارت ارزشمند به مهارت‌هایتان اضافه می‌شود و هم کارتان راحت‌تر می باشد.

 

چه مواردی روی تعیین قیمت تولید محتوا تاثیر دارند؟

تمام مواردی که تا اینجا گفته شد، فقط دریچه‌ای به دنیای تولید محتوا بوده اند تا کارفرماها و بقیه افراد بدانند که تولید کردن یک محتوای اصولی چه مراحل و چالش‌هایی در بر دارد.مشخص است که هر چقدر محتوا با کیفیت‌تر باشد، قیمت بیشتری هم خواهد داشت؛ اما سوال اینجاست که کیفیت محتوا را دقیقا چه عواملی تعیین می‌کنند؟

 

نوشتن خلاقانه

نوشتن خلاقانه

خلاقیت در نوشتن بدنه محتوا (متن اصلی) و مهم‌تر از آن، عناوین یکی از عوامل تعیین‌کننده می باشد. نویسنده می‌تواند برای هر عنوان راحت‌ترین و مستقیم‌ترین کلمات را انتخاب کند یا کمی خلاقیت به خرج دهد و عناوینی بنویسد که مخاطب را متقاعد کند که ادامه مطلب را بخواند. دلیل اهمیت عنوان‌های جذاب این می باشد که مخاطب در اولین برخورد با محتوا، آن را کلمه به کلمه نمی‌خواند بلکه یک نگاه کلی به مقدمه (معمولاً اولین پاراگراف) و عناوین می‌اندازد و تقریباً همان‌جا تصمیم می‌گیرد که این محتوا به درد او می‌خورد یا نه.

 

متن عمیق و آموزنده

گاهی یک مقاله بسیار خلاقانه و روان پیش روی شما قرار داده می شود. متن اینقدر گیرا می باشد که شما را تا انتها با خود همراه می‌کند، اما هنگامی که به انتهای مقاله می‌رسید می‌بینید که هیچ اطلاعات و ارزشی به شما اضافه نشده است و شما جواب سوال خود را نگرفته‌اید. در این حالت مجبور می شوید سایت دیگری را باز کنید و مقاله دیگری را بخوانید. بنابراین، آموزنده بودن و عمیق بودن محتوا و ارزشی که برای خواننده ایجاد می‌کند، فاکتور دیگری برای برآورد کیفیت محتوا می باشد.

 

رعایت کردن اصول سئو

اگر نویسنده بتواند تمام اصول سئو را رعایت کند یعنی از کلمات کلیدی مناسب با حجم مناسب استفاده کند، قطعاً از نظر گوگل مورد تأیید می باشد. همچنین نکته‌ای که وجود دارد این است که نویسنده حرفه‌ای نباید صرفا گوگل و الگوریتم‌های آن را برای نوشتن مد نظر داشته باشد، بلکه باید متن مقاله را جوری جذاب و طبیعی بنویسد که اصلاً استفاده از کلمات کلیدی توجه خاصی را جلب نکند. این مورد نیاز به این دارد که نویسنده هم به موضوع محتوا و هم به اصول سئو مسلط باشد و نوشته‌اش را بارها بازخوانی و ویرایش کند که قاعدتاً روی هزینه تولید محتوا تاثیر دارد.

 

استفاده کردن از عکس‌ها و آیکون‌های زیبا و مرتبط

تصاویر و زیبایی بصری یکی از مواردی است که می‌تواند هزینه تولید محتوا را افزایش دهد، البته به شرط اینکه نویسنده عکس کلیشه‌ای و دم‌دستی یا در متن نگذارد Stock Photo در متن توجه کنید که عکس‌هایی که از سایت‌های گرافیکی گرفته شده باشد با هزینه عکس‌هایی که با نر‌م افزاهای گرافیکی شخصی‌سازی شده باشند دارای هزینه متفاوتی می باشد. در نهایت نوعی انسجام در انتخاب عکس‌ها داشته باشد؛ یعنی به حدی زمان برای انجام این کار اختصاص بدهد که همه عکس‌ها یک‌دست رئال (واقعی) یا گرافیکی باشند و… .

 

موضوع محتوا

اصلی‌ترین موردی که روی قیمت تولید محتوا می‌تواند تأثیر بگذارد، موضوع محتوا می باشد. منظور از موضوع محتوا این است که مقاله‌ای که کارفرما می‌خواهد در یک حوزه عمومی است و می‌توانیم به راحتی در مورد آن بنویسیم یا اینکه دارای یک موضوع تخصصی است و نویسنده قبل از نوشتن باید کلی جستجو کند و بخواند تا بتواند چند هزار کلمه بنویسد. فرض کنید یک مجموعه که در حوزه گردشگری کار می‌کند به یک مقاله با موضوع «جاهای دیدنی اصفهان» نیاز دارد؛ مشخص است که این موضوع کاملاً عمومی می باشد و نویسنده با یک جستجوی ساده نیز می‌تواند درباره آن گ بنویسد. در عوض کارفرمای دیگری می‌خواهد یک مقاله در مورد «گوگل آنالتیکس» و نحوه کار کردن با آن داشته باشد. طبیعی است که نویسنده برای نوشتن این مورد باید کلی مطلب بخواند و یاد بگیرد اگر از قبل بلد نباشد و اطلاعاتی نداشته باشد. فقط از روی موضوع نمی‌شود هزینه تولید محتوا را تعیین کرد. احتمالاً توی بعضی از سایت‌ها مشاهده کرده اید که اینطوری قیمت می‌دهند:

موضوع تخصصی: کلمه‌ای ۱۰۰ تومان
موضوع عمومی: کلمه‌ای ۵۰ تومان
و الی آخر…

می‌توان گفت که کارفرما یا نویسنده‌هایی که بدون در نظر گرفتن همه ویژگی‌های یک محتوای خوب، و فقط بر اساس موضوع، یک قیمت رندوم می‌گویند، اصلاً درک درستی از قیمت‌گذاری محتوا ندارند.

 

پس چگونه قیمت‌گذاری کنیم؟

در تعیین قیمت که معمولاً بر اساس تعداد کلمات انجام می‌شود نه می‌توان روی حرف کارفرما حساب کرد و نه نویسنده. چون ممکن است که کارفرما تصور درستی از فرایند تولید محتوا نداشته باشد و نویسنده هم نوشته‌ خود را خیلی بهتر از آن چیزی که واقعاً هست ببیند. در واقع باید با استانداردهایی که نوشته نهایی باید داشته باشد روی محتوا قیمت‌گذاری بکنیم. پس یکی از بهترین راه‌ها در حین تعیین قیمت تولید محتوا این می باشد که نویسنده چند نمونه از کارهای قبلی‌ خود را که ترجیحاً در زمینه‌های مختلف می باشد ارائه دهد تا هر دو طرف بدانند که دقیقاً در مورد چه چیزی صحبت می‌کنند.

ماشین حساب قیمت محتوا؟

شاید در وب‌سایت‌های دیگر دیده باشید که یک جدول برای تعیین قیمت محتوا آماده و منتشر کرده‌اند و مثل شابلون، روی هر نوع نویسنده و محتوایی این موضوع را اعمال می‌کنند و خواننده هم فکر می‌کند که اگر با گفته‌های این جدول پیش برود همه چیز را می‌داند و اصطلاحا، قیمت بازار را دارد؛ اما اصلاً اینطور نمی باشد و این موارد چون خیلی کلی هستند و هیچ یک از جزئیات و پیش‌نیازهای مخصوص کارها را در نظر نگرفته‌اند، به درد نمیخورند.

اشتراک گذاری:

نویسنده:

تیک آنک

منبع:

آژانس دیجیتال مارکتینگ تیک آنک

فرم مشاوره رایگان

در صورتی که نیاز به راهنمایی و مشاوره تیک آنک دارید، لطفا فرم زیر را پر کنید، کارشناسان ما در اسرع وقت با شما تماس می گیرند…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *